زهره:
سلام
یه شعر خشگل واستون گزاشتم
ادامه شعر ادامه مطلب...
کوچه...
بی تو مهتاب شبی از ان کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم ان عاشق دیوانه که بودم
در نهان خانه ی جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم امد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گوشودیم ودر ان خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب ان جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه مهو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
...
زهـــــــــــــره:
سلام
زمزه نیمایی
به همان قدر که چشم تو پر از زیباییست
بی تو دنیای من ای دوست پر از تنهاییست
این غزلهی زلالی که ز من می شنوی
چشمه جاری اندوه دلی در یاییست
چند وقت است که بازیچه مردم شده ام
گرچه بازیچه شدن نیز خودش دنیاییست
دل به دریا زده تا باز هم اغاز کنیم
ماجرایی که سرانجامش یک رسواییست
امشب ای ایینه تکلیف مرا روشن کن
حق به دست دل من ،عقل و یا زیباییست
دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین
به خداوند که معشوقه من بالاییست
این غزل نیز دل تنگ مرا باز نکرد
روح من تشنه یک زمزمه نیماییست
زهـــــــــــــره:
سلام
اگر دریای دل ابیست...
اگر دریای دل ابیست تویی فانوس زیبایش
اگر ائینه یک دنیاست تویی مفهوم و معنایش
تو یعنی دسته ای گل را از ان سوی افق چیدن
تو یعنی پاکی باران تو یعنی لذت دیدن
تو یعنی یک شقایق را به یک پروانه بخشیدن
تو یعنی از سحر تا شب به زیبایی درخشیدن
تو یعنی یک کبوتر را ز تنهایی رها کردن
خدای اسمان ها را به ارامی صدا کردن
تو یعنی روح باران را متین و ساده بوسیدن
و یا در پاسخ یک لطف به روی باغچه خندیدن
اگر چه دوری از اینجا تو یعنی اوج زیبایی
کنارم هستی و هر شب به خوابم باز می ایی
اگر هرگز نمی خوابند دوچشم سرخ و نمناکم
اگر در فکر چشمانت شکسته قلب غمناکم
ولی یادم نخواهد رفت که یاد تو هنوز اینجاست
میان این سایه روشن هادل شیدای من تنهاست
نباید زود می رفتی و از این دل کوچ می کردی
افق ها منتظر ماندن که از این راه برگردی
اگر یک آسمان دل را به قسط عشق بردارم
میان عشق و زیبایی تورا من دوست می دارم
تورا من دوست می دارم
.: Weblog Themes By Pichak :.